حقوق

تحقیق ضرورت وجود قانون در جامعه

دانلود تحقیق در مورد ضرورت وجود قانون در جامعه
در قالب word و در 255 صفحه، قابل ویرایش، شامل:




فصل اول: ضرورت وجود قانون در جامعه
ضرورت عقلي زندگي اجتماعي بشر 
وجود اختلالات در زندگي اجتماعي 
عدم صلاحيت كافي انسان براي قانون‌گذاري 
صلاحيت انحصاري خداوند براي قانون‌گذاري 
نقش انسان در قانون گذاري 
در قوانين ثابت و پايدار
در قوانين متغير و دائمي
 
فصل دوم: جايگزيني حقوق بشر بجاي قانون اساسي داخلي و فقه 

فصل سوم: تاريخچه تدوين كندانسيون رفع تبعيض عليه زنان

فصل چهارم: اشاره‌اي اجمالي به مواد كندانسيون 

فصل پنجم: تساوي زن و مرد- شعار محوري كندانسيون

فصل ششم: ديدگاه كندانسيون نسبت به شعار محوري كندانسيون
واژه‌شناسي عدالت 
مقام زن در جهان بين اسلام
تفاوت زن و مرد در قانون خلقت
تفاوت زن و مرد در حقوق 
فلسفه تفاوت‌هاي حقوقي در اسلام 
نتيجه
 

بخشی از متن تحقیق:
اول- ضرورت عقلي زندگي اجتماعي بشر 
در باب منشا پيدايش جامعه و زندگي اجتماعي در ميان فيلسوفان و انديشمندان اختلاف فراواني بروز كرده ايت و توافقي صورت نپذيرفته است به اعتقاد ما، هم در پيدايش جامعه و هم در دوام و استمرار آن، عامل طبيعي و غريزي و عامل عقلاني با هم تاثير داشته‌اند، زندگي اجتماعي آن ضرورتي را كه براي موريانه‌ها يا زنبوران عسل دارد براي انسانها ندارد. يعني چنان نيست كه انسان نتواند به تنهايي زندگي كند. البته عوامل طبيعي و غريزي در گرايش به زندگي جمع و پيدايش جامعه انساني تاثير فراوان دارند اما اين تاثير به حدي نيست كه جايي براي آزادي اراده و انتخاب انسان باقي نماند، بنابراين، انسان با اختيار خود زندگي جمعي را بر مي‌گزيند و عامل عقلاني، در گزينش وي دخالت دارد. اگر انسان به تنهايي روزگار بگذراند، همه مصالحش حاصل نمي‌شود و اگر بعضي از افراد بتوانند بخشي از مصالح خويش را در خودشان تحصيل كنند، باز اين كار براي همگان ميسر نيست، پس براي اين كه انسان هر چه بيشتر به كمال خود برسد بايد زندگي اجتماعي داشته باشد.
 
دوم- وجود اختلافات در زندگي اجتماعي 
انسان كه براي تامين هر چه بيشتر و بهتر مصالح خود به زندگي اجتماعي روي مي‌آورد در اولين مراحل زندگي جمعي با يك مشكل اساسي مواجه مي‌شود كه مي‌تواند همه فوايد زندگي اجتماعي را از بين ببرد و آن تزاحم خواسته‌ها و درگيري در مورد چگونگي تامين نيازها و بهره‌برداري از مواهب زندگي جمعي است. وجود نيازهاي مشترك از يك سو و محدوديت اشياء و كالاهاي مورد نياز خواه ناخواه به اختلاف مي‌انجامد، اختلاف در اين كه از فلان شيء چه كسر، چه قدر و چگونه استفاده كند. در چنين شرايطي است كه قدرت وجود قانون به منظور تعيين حق و تكليف انسانها در زندگي اجتماعي اجتناب ناپذير به نظر مي‌رسد. به همين دليل است كه در ابتدايي‌ترين جوامع انساني نيز ضوابط و مقرراتي هر چند ساده و ابتدايي وجود داشته است و انسانها خود را ملزم به اطاعت از آنها مي‌دانسته‌اند و تخلف از آنها عواقب سختي را به دنبال داشته است.
سوالي كه در مورد ضرورت وجود نظام حقوقي در جوامع انساني قابل طرح است اين است كه آيا نمي‌توان در حل اين مشكل اجتماعي به عقلانيت و مصلحت انديشي انسان اكتفاء كرد؟ به اين معني كه در مورد تزاحم، خود افراد- بر اساس عقل- مصالح كلي خويش را در مي‌يابند و هر كس از مجموع مواهب و نعمتها به اندازه‌اي و به شيوه‌اي بهره مي‌برد كه مصالح عمومي كاملاً تامين شود و تزاحمات (به بهترين وجه) حل و رفع گردد و بنابراين نيازي به مقررات حقوقي نباشد. پاسخ اين است كه، تاريخ زندگي بشر- از آغاز تاكنون- چنين حل و فصل‌هاي خردمندانه و از روي حسن نيت را نشان نمي‌دهد و كم و بيش قابل پيش‌بيني است كه در آينده نيز بشر تا اين حد به مقتضيات مصالح عمومي تن در نخواهد داد. 
دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق ضرورت وجود قانون در جامعه”